سنجاق قفلی
آخرین باری که امیرحافظ یه سنجاق قفلی در دست داشت ۲۴ ساعت قبل بود. امروز سنجاق کذایی را در دماغ مبارک ایشان یافتیم. :!:
View Articleخواب های شبانه
پسر جان،خیلی وقتا برا یه کارایی از دست من و تو کاری ساخته نیست.این بخشی از زندگی همه ست.اینجور مواقع بهترین کار اینه که آروم بشینی و فقط نظاره گر باشی.گفتم فقط نظاره گر.یعنی نمیخواد برای حلش فسفر...
View Articleمن،پاییز و امیرحافظ
پسر تو یادت نمیاد و منم فکر نکنم بعد ها هم فرصت دیدنش رو داشته باشی. تو یادت نمیاد.تو نمیدونی پسر پاییز که میشد اینجا پر میشد از کلاغ ها.همون بالای خونه.همونجایی که الان هرچی نگاه میکنی فقط یه دیوار...
View Articleروزهای بیخود
پسر اینروزها از همیشه غریبه تر شدی.روزهای مزخرفیه و تو مزخرفتر از همیشه. ازت ناامیدم. میترسم فردات بشه یکی.از اون هزاران نفری که فقط بلدن حق مردم رو بخورن. نمیدونم کجای زندگی رو کج رفتم که ایمروزها...
View Article